|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
حکایت به مشکلات بخندید !
.
.
.
مرد جوانی که می خواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت. استاد خردمند گفت: تا یک سال به هر کسی که به تو حمله کند و دشنام دهد پولی بده.
تا دوازده ماه هر کسی به جوان حمله می کرد جوان به او پولی میداد. آخر سال باز به سراغ استاد رفت تا گام بعد را بیاموزد.
استاد گفت: به شهر برو و برایم غذا بخر.
همین که مرد رفت استاد خود را به لباس یک گدا در آورد و از راه میانبر کنار دروازه شهر رفت. وقتی مرد جوان رسید، استاد شروع کرد به توهین کردن به او.
جوان به گدا گفت: عالی است! یک سال مجبور بودم به هر کسی که به من توهین می کرد پول بدهم اما حالا می توانم مجانی فحش بشنوم، بدون آنکه پشیزی خرج کنم.
استاد وقتی صحبت جوان را شنید رو نشان داده و گفت: برای گام بعدی آماده ای چون یاد گرفتی به روی مشکلات بخندی!
داوینچی می گوید: مشکلات نمی تواند مرا شکست دهند، هر مشکلی در برابر تصمیم قاطع من تسلیم می شود.
.
.
.
S.M.N
منبع:
www.pandamoz.com
:: برچسبها:
حکایت ,
داستان ,
مشکلات ,
بخند ,
استاد ,
شاگرد ,
فحش ,
مجانی ,
:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 29 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
سری جدید جوکهای خنده دار و باحال
.
.
.
چقدر سخت است میان هق هق شب گریه هات
یهو هایپر استار اس بده:هویج کیلویی ۱۵۰۰...!!!
----------
من تاحالا یه بار شکست عشقی خوردم
دو بار هم مساوی کردم پنج بار هم برنده شدم الانم با ۱۷ امتیاز رده دوم جدول هستم . امیدِ زیادی هم به قهرمانی دارم
----------
عطر های گرون قیمت رو بیخیال…
.
.
.
آدم باید بوی بنزین بده!!!
----------
اعتراف میکنم هر روز صبح که بیدار میشم با خودم تصمیم میگیرم که امروز خیلی خلاق و پر انرژی باشم ولی بعد یه صدایی تو سرم میگه : آره اینو خوب اومدی بعد جفتمون با هم میخندیم و تصمیم میگیریم دورِ همی یه چرتی بزنیم
----------
پسر خالم همیشه سوپ رو بعد از غذاش میخوره.
بهش میگم اسکل همه قبل از غذا سوپ میخورن !!!
میگه میخوام اگه منافذی هم تو معده خالی مونده با سوپ پربشه!!!
----------
جدیدا پشه های خونمون قابلیت عبور از پتو رو هم بدست آوردن در حد کریس آنجل….! یکیشون اومد در گوشم گفت:…مااااااااااااااااااااااااااااااااایند فرییییییییییییییییییییییییک….
----------
میگن تو کره جنوبی صدا بزنی ” کیم ” همه بر میگردن !
یه چیزی تو مایه های “مهندس یا حاجی ِ” خودمونه
----------
یه روزم میخوام برم سراغ لولو همه چیزایی که برده رو ازش پس بگیرم ،هرکی میاد بیاد بریم
----------
مهم نیست که : کی باشیم ، کجا باشیم ، چرا باشیم ، چطور باشیم. مهم این است که: با هم باشیم و به یاد هم باشیم و شاد باشیم که نیستیم. خاک بر سرمون
----------
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ آﻫﻦ ﭘﺮﺳﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺷﻤﺎﺭﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﭘﺮﺳﺖ…
----------
پشت نویسی کارت عروسی یه بنده خدا: حاج حسنعلی و خانواده محترم بجز پسر وسطی کرمعلی بی پدر مادر … خاک تو سرتون با اون بچه بزرگ کردنتون, اصلا نمیخواد بیایید!!
----------
سوختن، همیشه از سوز دل نیست،
از باختن مال نیست،
از داغ عزیزان نیست،
سوختن گاهی حاصل اعتماد به رنگ آبی شیر توالت است…
----------
این چه وضیعه ما اعتراض داریم!!!!
ایزی لایف باید یه پوشک جادار بزنه واسه نسل جوون که هی از پای اینترنت پا نشن برن دستشویی…!!!
----------
ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ ﮐﺮﺩ…
ﺍﻭﻥ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻧﺼﻔﻪ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﻤﻮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺧﻮﺭﺩ! ﺧﻮﻭﻭﻭﺏ ﺑﯽ ﺍﺩﺏ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧه ﺑﺎ ﭼﻪ ﺫﻭﻗﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮﻩ ﯾﺨچال…!!!
----------
بشر هر چی میکشه از کنجکاویه بیش از حده!
خب چی کار داشتی مساحت زیر منحنی چی میشه همون مساحت مستطیل بس بود دیگه…!!
----------
اگه این جوکو بخونین از خنده میمیرین
… . …………. . …………….. . …………… . . . …. …………………… . . ………………………. . . .. . ……………………….. . ……………. ……………………… . . …………………
پاکش کردم دلم نیومد از خندی بمیری!!!
----------
به بعضیا باس بگم:
من یه بار از قورمه سبزى، دوبارم از ته دیگ ماکارونى گذشتم، توکه جاى خوددارى…!!!
----------
یارو استخدام رادیولوژی میشه مریض میادجواب عکسشوبگیره،یارو بش میگه ببین قفسه سینت شکسته بود بافتوشاب واست درستش کردم که دکترنفهمه!!!
.
.
.
S.M.N
منبع:
مجله اینترنتی ققنوس
:: برچسبها:
جوک ,
اس ,
ام ,
اس ,
جدید ,
پیامک ,
طنز ,
خنده ,
دار ,
94 ,
:: بازدید از این مطلب : 447
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 29 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
اثرات سرکه سیب بر پوست
.
.
.
سرکه سیب درسته بد طعم می باشد اما اثرات داروئی بسیاری دارد از جمله بر پوست
در ادامه مطلب بخوانید این اثرات را...
:: برچسبها:
سرکه ,
سیب ,
پوست ,
زیبا ,
شاداب ,
لطیف ,
کاهش ,
لکه ,
جوش ,
:: بازدید از این مطلب : 463
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : جمعه 29 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
پند های لقمان به پسرش
.
.
.
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی:
اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!
و سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!!!
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.
.
.
.
S.M.N
:: برچسبها:
داستان ,
حکایت ,
آموزنده ,
لقمان ,
حکیم ,
فرزند ,
پند ,
کامروا ,
:: بازدید از این مطلب : 465
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
تاریخ انتشار : شنبه 23 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
علت اصلی سکته مغزی!
.
.
.
اخبارپزشکی ایران مطلب : رئیس انجمن علوم اعصاب ایران گفت: سکتههای مغزی به سه علت گرفتگی رگ، حرکت لخته خون و پارگی رگ اتفاق میافتد و عواملی مانند فشار و چربی خون بالا، کمتحرکی، سابقه خانوادگی، مصرف سیگار و مواد مخدر در بروز آن مؤثر است.
حسین پاکدامن با اشاره به علل بروز سکتههای مغزی اظهار داشت: سکتههای مغزی قطع ناگهانی جریان خون مغز است که منجر به تخریب مغز میشود و این تخریب بستگی به ناحیهای دارد که درگیر میشود.
وی افزود: سکتههای مغزی موجب اختلالات حسی - حرکتی، بینایی، هوشیاری، تعادلی و اسفنکتر میشود.
این نورولوژیست گفت: قطع جریان خون به ۳ صورت ممکن است رخ دهد مثلاً گرفتگی رگ که منشأ آن تصلب عروق مغز است و معمولاً در افراد بالای ۵۵ سال اتفاق میافتد یکی از دلایل سکتههای مغزی است.
به گفته وی تحقیقات نشان میدهد سکتههای مغزی که بر اثر گرفتگی رگ اتفاق رخ میدهد در ایران ۱۰ سال زودتر از سایر کشورهای دنیا است. همچنین عوامل دیگری مانند ژنتیک، افزایش فشار خون، بیماری قند، مصرف سیگار، مواد مخدر، کمتحرکی، چربی بالا و چاقی جزو عواملی است که منجر به تسریع در ایجاد تصلب و گرفتگی رگ میشود که در نهایت سکتههای مغزی را در پی دارد.
وی ادامه داد: یکی دیگر از دلایل بروز سکتههای مغزی حرکت لخته خون از قلب یا عروق گردن است که وارد مغز میشود مبتلایان به رماتیسم قلبی یا بیماران قلبی که ریتم قلبشان دچار مشکل است و کسانی که دچار سکتههای قلبی شدهاند یا مشکل دریچهای دارند مستعد ابتلا به سکتههای مغزی هستند.
مدیر گروه بیماریهای مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: عامل سوم بروز سکتههای مغزی بر اثر پارگی رگ است که در افراد مسن اتفاق میافتد سکتههای مغزی که بر اثر این علت رخ میدهد در افرادی که فشار خون بالایی دارند رخ میدهد همچنین کسانی که ناهنجاریهای عروق مغزی دارند ممکن است در سنین پایینتر به سکتههای مغزی مبتلا شوند. معمولاً این افراد علایم خبرکنندهای مانند سردرد و تشنج دارند که منجر به پاره شدن رگهای مغزی میشود.
این متخصص مغز و اعصاب با تأکید بر کنترل فشار خون اظهار داشت: فشار خون به عنوان عامل کشنده، مزمن و بدون علامت در بروز سکتههای مغزی نقش تعیینکنندهای دارد.
وی گفت: کسانی که به ناهنجاریهای عروق مغزی مبتلا هستند معمولاً علایم خبرکنندهای مانند سردرد و تشنج دارند که به پاره شدن رگهای مغزی منجر میشود.
پاکدامن گفت: یکی دیگر از علایم خبرکننده نارسایی زودگذر عروق مغزی است که به صورت دوبینی، تاری دید، اشکال در صحبت، بلع، بیحسی حرکتی یک طرف یا دو طرف بدن، اختلالات هوشیاری زودگذر یا اختلالات ادراری خود را نشان میدهد این اختلالات موقتی هستند و علایم بیمار بعد از ۲۴ ساعت از بین میرود که این میتواند زنگ خطری برای ابتلا به سکتههای مغزی باشد.
وی افزود: توصیه میشود کسانی که افراد خانوادهشان مشکلات عروقی دارند فشار خون، قند و چربی خونشان را کنترل کنند و فعالیت فیزیکی به اندازه کافی داشته باشند همچنین پرهیز از چاقی، عدم مصرف سیگار و مواد مخدر میتواند در کاهش ابتلا به سکتههای مغزی مؤثر باشد.
رئیس انجمن علوم اعصاب ایران تصریح کرد: در سکتههای مغزی گلوکز و اکسیژن و ذخایر این دو دچار مشکل میشود، ذخایر گلوکز در مغز بسیار محدود است و مغز تا حدودی میتواند در برابر کاهش آنها مقاومت کند بنابراین فردی که دچار سکته مغزی شده است باید هر چه سریعتر به مراکز درمانی مجهز منتقل شود.
وی خاطرنشان کرد: به همکاران متخصص مغز و اعصاب توصیه میکنم در مورد علایم بیمارانی که مشکوک به سکتههای مغزی است تصمیم فوری بگیرند تا از تخریب مغز و معلولیت او جلوگیری شود.
.
.
.
S.M.N
منبع : فارس
:: برچسبها:
سلامت ,
سکته ,
مغزی ,
علت ,
توصیه ,
فشار ,
خون ,
سابقه ,
سیگار ,
چربی ,
:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
داستان همسر زیبا و خوش چهره !
.
.
.
یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوقالعاده زیبا بود ازدواج کرد. اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه میخوردند، آنها از هم جدا شدند...!
یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوقالعاده زیبا بود ازدواج کرد. اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه میخوردند، آنها از هم جدا شدند.
طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهرهای بسیار معمولی بود. اما به نظر میرسید که دوستم بیشتر و عمیقتر از گذشته عاشق همسرش است.
عدهای آدم کنجکاو از او میپرسند: "فکر نمیکنی همسر قبلیات خوشگلتر بود؟"
دوستم با قاطعیت به آنها جواب داد: "نه! اصلاً! اتفاقاً وقتی از چیزی عصبانی می شد و فریاد می زد، خیلی وحشی و زشت به نظرم میرسید. اما همسر کنونیام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است."
میگویند زنها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمیشوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر میرسند.
بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند؛ سگها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمیکنند؛ اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید؛ اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت زیرا «حس زیبا دیدن» همان عشق است.
.
.
.
S.M.N
منبع:
www.dastanak.com
:: برچسبها:
داستان ,
آموزنده ,
اخلاقی ,
همسر ,
خوش ,
چهره ,
زشت ,
زیبا ,
رفتار ,
:: بازدید از این مطلب : 470
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
داستان آموزنده ی صد دلاری
.
.
.
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت.
سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.
این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.
و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم.
.
.
.
S.M.N
منبع:
www.fekreno.org
:: برچسبها:
داستان ,
حکایت ,
آموزنده ,
صد ,
دلاری ,
ارزش ,
مچاله ,
مجلس ,
200 ,
نفر ,
:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
حکایت بهلول شکم سیر
.
.
.
روزی از روزها هارون الرشید از بهلول دیوانه پرسید:
ای بهلول بگو ببینم نزد تو ” دوست ترین مردم ” چه کسی است ؟
بهلول پاسخ داد :
همان کسی که شکم مرا سیر کند دوست ترین مردم نزد من است !
هارون الرشید گفت :
اگر من شکم تو را سیر کنم مرا دوست داری ؟
بهلول با خنده پاسخ داد :
دوستی به نسیه و اما و اگر نمی شود !
.
.
.
S.M.N
منبع
www.namakstan.ir
:: برچسبها:
حکایت ,
بهلول ,
شکم ,
سیر ,
هارون ,
دوست ,
خنده ,
طنز ,
دانا ,
:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
پنج ماده غذایی مضر و مفید در تابستان
.
.
.
خوراکی های مضر،خوراکی های مفید ،خوراکی های تابستانی
.
.
این دانستنی های مفید می توانند به اطلاعات عمومی شما در زمینه های مختلف غذایی اضافه کنند که با به کارگیری آنان می توانید بفهمید چه میوه ای و چه خوراکی برای چه فصلی مناسب تر است.
از این موضوع بگذریم کم کم به فصل تابستان نزدیک می شویم با رسیدن به فصل تابستان و افزایش رطوبت و گرما ، اشتها و قدرت سیستم گوارشی نیز افزایش می یابد به همین دلیل قصد داریم شما را با 5 ماده غذایی که به دلیل عوارض آنها در تابستان که نباید در مصرف انها زیاده روی کرد آشنا کنیم!!!
سیر:
سیر دارای خواص آنتی بیوتیکی فراوانی است اما شهرت آن بیشتر به علت خاصیت ضد سرطانی آن بوده و و آن را به عنوان یک سبزی ضد سرطان می شناسند اما چرا باید از آنها در طول تابستان کمتر استفاده کرد ؟ دلیل ان این است که باعث به هم خوردن تعادل دمایی بدن شده و همچنین باعث عدم تعادل در مایعات بدن نیز می گردد که به دنبال آن می تواند باعث ایجاد بیماری های پوستی ناگهانی، راشهای قرمز رنگ بر روی پوست ،آکنه ، احساس سوزش و آسیب کبدی شود.
• شما می توانید به جای سیر در فصل تابستان مقدار کمی زنجبیل یا رازیانه و یا نعنا استفاده کنید.
لیمو:
نوشدنیهای حاوی لیمو یکی از محبوب ترین و موردعلاقه ترین نوشنیدنی ها در فصل تابستان می باشد اما به دلیل افزایش سوخت وساز بدن در فصل تابستان باعث عدم تعادل در مایعات بدن می شود .مصرف نوشدنی های حاوی لیمو در فصل تابستان باعث افزایش شیره معده می شود که به دنبال آن عوارض عذاب آوری مانند سوهاضمه ، سوزش سردل، رفلاکس اسید معده ،زخم معده و… را به دنبال دارد.
• جایگزین مناسب برای لیمونادها در فصل تابستان نوشیدنی های گیاهی و آب نارگیل می باشد که می تواننداز عوارض ناشی از سومصرف لیمونادها را جلوگیری کنند.
عسل:
بعضیها به عسل لقب شفا دهنده راداده اند زیرا دارای فواید زیادیست ولی همانطور که قبلا گفتیم در کنار فواید عوارضی نیز وجود دارد زمانی که عسل در معرض گرما قرار گیرد باعث می شود که در مولکولهای آنها واکنشهای انجام شده و عسل را به یک ماده سمی تبدیل می کند که این ماده سمی می تواند باعث ایجاد بیماری های مانند سرطان اختلالات خود ایمنی مشکلات عصبی و… شود.
• به جای عسل می توان شکر مصرف کرد، به خاطر داشته باشید که در مصرف شکر نیز زیاده روی نباید کرد.
ماست:
یکی دیگر از مواد غذایی مشکل ساز در فصل تابستان ماست است ، همانگونه که می دانید ماست نیز دارای خاصیت اسیدی است البته این میزان در ماست ترش بیشتر است که باعث عوارضی در سیستم گوارشی بدن در فصل تابستان می شود که از جمله آنها ورم معده، بیماری های معده وسوهاضمه اشاره کرد.
نوشیدنی های سرد:
اگر چه نوشیدنیهای سرد در فصل تابستان بسیار لذت بخشند اما در کنار این حس لذت باعث توقف هضم و کند کردن سوخت و ساز بدن می شوند که به نوبه خود باعث ایجاد مشکلاتی در سیستم بدن می شود که از جمله آنها می توان به تشکیل سموم داخلی در بدن اشاره کرد.
• همچنین باید در فصل تابستان از جاگزین کردن این مواد به جای آب در حین غذا خوردن تا حد ممکن اجتناب کرد.
*این مقاله با کمک از پایگاههای اینترنتی طب سنتی نوشته شده است و نمی توان عوارض ناشی از این مواد غذایی را به طور صد در صد تایید کرد پس حتما به شما توصیه می کنیم که در این مورد و عوارض ناشی از این مواد حتما ولطفا با پزشک خود مشورت کنید.*
همانگونه که دیدید در کنار فواید بسیار زیاد مواد غذایی، آنها دارای مضراتی نیز می باشند. پس به شما توصیه می کنیم در مصرف هیچ ماده غذایی زیاده روی نکنید تا به عوارض عذاب آور ناشی از آنها دچار نشوید.
.
.
.
S.M.N
منبع:
www.hidoctor.ir
:: برچسبها:
سلامت ,
تابستان ,
مفید ,
مضر ,
مواد غذایی ,
پرهیز ,
زیاده روی ,
جایگزین ,
پنج ,
دکتر ,
اجتناب ,
توصیه ,
خوراکی ,
غذا ,
نوشیدنی ,
سیر ,
عسل ,
فواید ,
خواص ,
:: بازدید از این مطلب : 474
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
كلاه فروش و ميمون ها (حکایت)
.
.
.
روزي كلاه فروشي از جنگلي مي گذشت. تصميم گرفت زير درخت مدتي استراحت كند. كلاه ها را كنار گذاشت و خوابيد. وقتي بيدار شد متوجه شد كه كلاه ها نيست. بالاي سرش را نگاه كرد. تعدادي ميمون را ديد كه كلاه ها را برداشته اند.
فكر كرد كه چگونه كلاه ها را پس بگيرد. در حال فكر كردن سرش را خاراند و ديد كه ميمون ها همين كار را كردند. او كلاه را از سرش برداشت و ديد كه ميمون ها هم از او تقليد كردند. به فكرش رسيد كه كلاه خود را روي زمين پرت كند. اين كار را كرد و ديد ميمون ها هم كلاه ها را بطرف زمين پرت كردند. او همه كلاه ها را جمع كرد و روانه شهر شد.
سال هاي بعد نوه او هم كلاه فروش شد. پدربزرگ اين داستان را براي نوه اش را تعريف كرد و تاكيد كرد كه اگر چنين وضعي برايش پيش آمد چگونه برخورد كند.
يك روز كه او از همان جنگل گذشت در زير درختي استراحت كرد و همان قضيه برايش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش كرد. ميمون ها هم همان كار را كردند. او كلاهش را برداشت، ميمون ها هم اين كار را كردند. نهايتا كلاهش را بر روي زمين انداخت ولي ميمون ها اين كار را نكردند.
يكي از ميمون ها از درخت پايين امد و كلاه را از سرش برداشت و در گوشي محكمي به او زد و گفت: «فكر مي كني فقط تو پدر بزرگ داري.»
نکته آموزنده:
اگر زماني كه ديگران پيش مي روند ما در فكر حفظ وضع موجود خودمان باشيم در واقع عقب رفته ايم. بخواهيم يا نخواهيم رقابت سكون ندارد.
.
.
.
S.M.N
منبع:
www.mgtsolution.com
:: برچسبها:
داستان ,
حکایت ,
آموزنده ,
میمون ,
کلاه ,
فروش ,
تجربه ,
تحول ,
تفکر ,
:: بازدید از این مطلب : 474
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
حکایت ملانصرالدین و دانشمند
.
.
.
روزی دانشمندی به شهر ملانصرالدین وارد میشود و میخواهد با دانشمند آن شهرگفتگویی داشته باشد. مردم، چون کسی را نداشتند، او را نزد ملانصرالدین میبرند. آن دو روبروی هم مینشینند و مردم هم گرد آنها حلقه میزنند.
آن دانشمند دایرهای روی زمین میکشد. ملانصرالدین با خطی آن را دو نیم میکند. دانشمند تخم مرغی از جیب درمیآورد و کنار دایره میگذارد. ملانصرالدین هم پیازی را در کنار آن قرار میدهد.دانشمند پنجه دستش را باز میکند و به سوی ملانصرالدین حواله میدهد.ملانصرالدین هم با دو انگشت سبابه و میانی به سوی او نشانه میرود.
دانشمند برمیخیزد، ازملانصرالدین تشکر میکند و به شهر خود بازمیگردد.
مردم شهرش از او درباره ی گفتگویش میپرسند و او پاسخ میدهد که: ملانصرالدین دانشمند بزرگی است. من در ابتدا دایرهای روی زمین کشیدم که یعنی زمین گرد است. او خطی میانش کشید که یعنی خط استواهم دارد. من تخم مرغی نشان او دادم که یعنی به عقیده ی بعضیها زمین به شکل تخم مرغ است. و او پیازی نشان داد که یعنی شاید هم به شکل پیازباشد. من پنجه دستم را باز کردم که یعنی اگر پنج تن مثل ما بودند کار دنیا درست میشد و او دو انگشتش را نشان داد که یعنی فعلاً ما دو نفریم.
مردم شهر ملانصرالدین هم از او پرسیدند که گفتگو درمورد چه بود و او پاسخ داد: آن دانشمند دایرهای روی زمین کشید که یعنی من یک قرص نان میخورم. من هم خطی میانش کشیدم که یعنی من نصف نان میخورم. آن دانشمند تخم مرغی نشان داد که یعنی من نان و تخم مرغ میخورم. و من هم پیازی نشانش دادم که یعنیمن نان و پیاز میخورم. آن دانشمند پنجه دستش را به سوی من نشانه رفت که یعنی خاک بر سرت. من هم دو انگشتم را به سوی او نشانه رفتم که یعنی دو تا چشمت کور شود .
.
.
.
S.M.N
منبع:
www.baghshah.persianblog.ir
:: برچسبها:
داستان ,
حکایت ,
آموزنده ,
ملا ,
نصرالدین ,
دانشمند ,
زمین ,
گرد ,
کور ,
:: بازدید از این مطلب : 771
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
اس ام اس خنده دار آزاد شدن بنزین 94
.
.
.
میخوام یه باک بنزین بزنم کسی کلیه نمیخواد ؟!! .
.
. ★ اس ام اس جدید آزاد شدن بنزین 94 ★ ★ اس ام اس خنده دار گران شدن بنزین 94 ★ . . . هر کجا هستی باش … به درک پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین ، مال خودت اصلاً خاک عالم تو سرت سهراب سپهری اعصابش خورده !! امروز رفته بنزین آزاد زده یارانش رو هم میخوان قطع کنن ... !! هیچی نگو
.
.
. ★ اس ام اس جدید قطع سهمیه بنزین 94 ★ .
.
. لاف جدید دخترا نامزدم پمپ بنزین داره ,
,
,
★ اس ام اس باحال گرون شدن بنزین 94 ★ .
.
.
مهریه جدیدخانمها 2015 لیتر بنزین !! آیا وکلیلم ؟! عروس رفته بشکه بیاره !! .
.
. ★ اس ام اس گران شدن بنزین خرداد 94 ★ .
.
. سی و چند سال پیش از رادیو اعلام شد : شنوندگان عزیز توجه فرمایید !! خرمشهر ، آزاد شد !! و امروز در رادیو اعلام شد : شنوندگان عزیز ، بنزین آزاد شد !! .
.
. ★ اس ام اس خنده دار آزاد شدن بنزین 94 ★ ★ جوک جدید آزاد شدن بنزین 94 ★ .
.
. چیه چیزی شده ؟ چرا ساکتی ؟ دوست داری بنزین بزنی با کارت کی ؟!! شنیدم بنزین شده 1000 تومن به تازگی ... !! شنیدم رو کارت بنزینت خیلی حساسی روش داری عقاید خاص و وسواسی اونقده بنزینت کمه که اگه منو کنار خیابون چهارلیتری بدست دیدی نشناسی ... !! *آرمین 2afm ،در پمپ بنزین !!* .
.
. ★ جوک جدید گران شدن بنزین 94 ★ .
.
. عطر و ادکلن گرون قیمت رو بیخیال ... الان آدم بوی بنزین بده کلاسش بیشتره !! .
.
. ★ جوک جدید قطع سهمیه بنزین 94 ★ ★ پیامک طنز آزاد شدن بنزین 94 ★ .
.
.
پسره پست گذاشته : جون مادرتون انقد فتوشاپ نکنید !! بنزین شده 1000 الکی مارو اینور اونور نکشین !! .
.
. ★ استاتوس جدید گران شدن بنزین 94 ★ .
.
. اگه بنزین هزار تومنی رو به بنز 500S میزدم که مشکلی نبود ... آدم از این میسوزه که بنزین هزار تومنی رو میریزه تو شیکم پراید و پیکان !! .
.
.
★ جوک های باحال درباره آزاد شدن بنزین 94 ★ .
.
. اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان بنزین نداره گریه کرده !! .
.
. ★ جوک خنده دار بنزین 94 ★ .
.
. فیلم های پر فروش امسال : « من ترانه 15 لیتر بنزین دارم » « رستگاری قبل از ساعت ۱۲ امشب » « دور دنیا با 800 لیتر بنزین » « رایحه خوش بنزین » « ب مثل بنزین » « علی بنزینی » « بنزینی ها » « بنزین خوش قدم » « دخترک بنزین فروش » « سالهای سهمیه بندی » .
.
.
★ اس ام اس جدید 1000 تومنی شدن بنزین 94 ★ . .
. دعاهای بنزینی : « الهی بنزین بگیری » « بنزین به قبرت بباره » « التماس بنزین » « الهی دست به هرچی میزنی بنزین بشه » « خدا بنزینت بده ، یک لیتر در دنیا صد لیتر در آخرت » .
.
.
★ متن طنز درباره گران شدن بنزین 94 ★ .
.
. پیام تبریک تولد : دوستت دارم،قدّ یه بشکه بنزین خاطر خواتم،قد یه پمپ بنزین روز تولد تو بهترینم هدیه بهت میدم یه کارت بنزین !!
.
.
. ★ اس ام اس و جوک طنز بنزین 94 ★ .
.
. خداییش بنزین 80 تومنی شد 1000 تومن تریاک 3000 تومنی هنوز 3000 تومنه !! آیا قاچاقچی ها صداقت و مدیریت بهتری ندارن ؟! آیا سیستم توزیع مواد مخدر بهتر از توزیع سایر اقلام اساسی نیست . . . ؟! آیا بهتر نیست از برادران ساقی برای مدیریت کشور کمک بگیریم ؟!! .
.
. ★ SMS آزاد شدن بنزین 94 ★ .
.
.
عراقی : من عاشق قدم زدن زیر بارانم چون هیچکس اشک های من را نمیبیند ... صربستانی : من عاشق قدم زدن در مه هستم چون هیچکس سیگار کشیدن من را نمیبیند ... ایرانی : من کلاً عاشق قدم زدنم چون بنزین شده لیتری هزار تومن ... !!
.
.
.
.
.
پایان
.
.
.
S.M.N
:: برچسبها:
اس ام اس ,
پیامک ,
بنزین ,
گرانی ,
1000 تومنی ,
طنز ,
استاتوس ,
خنده ,
SMS ,
جوک ,
آزاد ,
:: بازدید از این مطلب : 481
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
داستان خنده دار اولین روز کار!
.
.
.
مردی به استخدام یک شرکت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و گفت: ” یک فنجان قهوه برای من بیاورید.” صدایی از آن طرف پاسخ داد: ” شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می زنی ؟” کارمند تازه وارد گفت: ” نه ” صدای آن طرف گفت: “من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق” مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: ” و تو میدانی با کی حرف میزنی بی چاره.” مدیر اجرایی گفت: ” نه ” کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت!!! .
.
.
S.M.N
منبع:
www.namakstan.ir
:: برچسبها:
داستان ,
حکایت ,
آموزنده ,
خنده دار ,
کارمند ,
زرنگ ,
:: بازدید از این مطلب : 448
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 9 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
آنكس كه مصیبت دید، قدر عافیت را مى داند
.
.
.
پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : ((اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم((!!! شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى . حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: ((حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ (( حكیم جواب داد: ((او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست ، همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد.))
.
.
.
S.M.N منبع:
heiatemamsajjad.blogfa.com
:: برچسبها:
داستان ,
حکایت ,
آموزنده ,
کشتی ,
عافیت ,
مصیبت ,
:: بازدید از این مطلب : 494
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 8 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : سید مهدی نقیب
آزمون مديران با قليان (حکایت)
.
.
.
نقل است شاه عباس صفوي، رجال كشور را به ضيافت شاهانه ميهمان كرد و به خدمتكاران دستور داد تا در سر قليان ها بجاي تنباكو، از سرگين اسب استفاده كنند. ميهمان ها مشغول كشيدن قليان شدند و دود و بوي پهنِ اسب، فضا را پر كرد اما رجال از بيم ناراحتي شاه پشت سر هم بر ني قليان پُك عميق زده و با احساس رضايت دودش را هوا مي دادند! گويي در عمرشان، تنباكويي به آن خوبي نكشيده اند! شاه رو به آنها كرده و گفت: "سرقليان ها با بهترين تنباكو پر شده اند. آن را حاكم همدان برايمان فرستاده است." همه از تنباكو و عطر آن تعريف كرده و گفتند: "براستي تنباكويي بهتر از اين نميتوان يافت." شاه به رئيس نگهبانان دربار، كه پك هاي بسيار عميقي به قليان مي زد، گفت: " تنباكويش چطور است؟ "
رئيس نگهبانان گفت: " به سر اعليحضرت قسم، پنجاه سال است كه قليان مي كشم، اما تنباكويي به اين عطر و مزه نديده ام! " شاه با تحقير به آنها نگاهي كرد و گفت: " مرده شوي تان ببرد كه بخاطر حفظ پست و مقام، حاضريد بجاي تنباكو، پِهِن اسب بكشيد و بَه بَه و چَه چَه كنيد."
.
.
.
S.M.N منبع:
www.mgtsolution.com
:: برچسبها:
داستان ,
حکایت ,
آموزنده ,
:: بازدید از این مطلب : 465
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 6 خرداد 1394 |
نظرات ()
|
|
|
|
|